CD: Community Detection

CD: Community Detection

تشخیص انجمن
CD: Community Detection

CD: Community Detection

تشخیص انجمن

مثال از تصمیم گیری چند معیاره

مثال تصمیم گیری چند معیاره

فرض کنید کارمند هستید و می‌خواهید از میان فرصت‌های شغلی موجود کاری را برگزینید. به طور خلاصه باید ۳ کار را انجام دهید تا به روش تصمیم گیری چند معیاره عمل کنید.

  • برای ارزیابی و مقایسه فرصت‌های شغلی موجود چند معیار را در نظر بگیرید.
  • به هرکدام از این معیارها با توجه به میزان اهمیت آن‌ها وزن بدهید.
  • شغلی را انتخاب کنید که بیشترین وزن را با توجه به مجموع وزن معیارها به دست آورد.
وزن دهی در تصمیم گیری

در این مثال ساده اهمیت شناسایی معیارهای مرتبط مشخص است. بیشترین چالش در این موقعیت‌ها محاسبه وزن مناسب برای هر معیار براساس میزان اهمیت آن است. با انجام این فرایندها در نهایت در MCDM بهترین و بدترین فرصت‌های شغلی مشخص می‌شوند و می‌توانید به راحتی انتخاب کنید.

  

مدل مجموع اوزان در تصمیم گیری چند معیاره

برای این‌که از مدل جمع اوزان در تصمیم گیری چند معیاره استفاده کنید باید چندین معیار پیش رویتان داشته باشید. به طور مثال برای انتخاب کارمند از میان متقاضیان می‌توانید معیارهایی را مدنظر قرار دهید. معمولا مدرک تحصیلی و سابقه کاری از جمله نیازهایی است که در بیشتر موقعیت‌های شغلی ملاک سنجش افراد قرار می‌گیرند. اما در شرایطی که بسیاری از متقاضیان این مدارک و سوابق کاری را داشته باشند انتخاب از میان آن‌ها دشوار می‌شود و شما را وارد فرایند تصمیم گیری چند معیاره به روش مجموع اوزان می‌کند.

در این روش به معیارها وزن می‌دهیم تا میزان اهمیت آن‌ها را مشخص کنیم. مجموع این وزن‌ها باید ۱ شود. هر معیار با توجه به میزان رتبه‌ای که برای آن در نظر گرفته‌اید معمولا بین ۰ تا ۱۰۰ قرار می‌گیرد و معیارها براساس عددشان قضاوت می‌شوند.

معیاروزن معیارسطحامتیاز معیار
مدرک تحصیلی0.50ضعیف0
متوسط20
خوب80
عالی100
سوابق کاری0.32کمتر از ۲ سال0
۳ سال50
بیش از ۳ سال100
توصیه نامه0.18ضعیف0
خوب100

حال فرض کنیم دو نفر به نام علی و محمد متقاضی قبولی در مصاحبه شغلی هستند.

علی مدرک تحصیلی ندارد اما بیش از ۳ سال سابقه کاری دارد و کارفرمای قبلی توصیه‌نامه خوبی به او داده است. محاسبه امتیاز علی به شکل زیر صورت می‌گیرد:

(0.5×0) + (0.32×100) + (0.18×100)=50

در بررسی رزومه محمد درمی‌یابیم که مدرک تحصیلی خوبی دارد اما سوابق کاری او کمتر از ۲ سال است. با این حال توصیه‌نامه‌ای از شرکت محل کارآموزی خود دریافت کرده است. محاسبه امتیاز محمد نیز به شرح زیر است:

(0.5×80) + (0.32×0) + (0.18×100)=58

به طور کلی اگر کسی مدرک تحصیلی عالی، سوابق کاری بیش از ۳ سال و توصیه نامه‌ای مناسب از شغل قبلی داشته باشد در این حالت امتیاز او ۱۰۰ خواهد بود.

در نظر داشته باشید که حتی در این مثال که ساده‌ترین نوع امتیازدهی است رتبه‌بندی گزینه‌ها به معیارها و وزنشان بستگی دارد. در واقع اگر معیارها را تغییر دهید یا به همین معیارها وزن‌های متفاوتی بدهید نتیجه ممکن است کاملا برعکس شود.

اجرای موفق MCDM معمولا برای مواقعی است که تعداد زیادی از گزینه‌ها و معیارها وجود دارند. در این حالت تمامی معیارهای امکان‌پذیر و قابل استناد بررسی می‌شوند و وزن‌دهی آن‌ها بر اساس نظر تصمیم‌گیرندگان انجام می‌شود.

سیستم های امتیازی

سیستم‌های امتیازی نوع دیگری از متد جمع اوزان است با این تفاوت که امتیازها در آن به درصد نیستند. در واقع هر معیار با توجه به وزن کل آن معیار محاسبه می‌شود. به طور مثال اگر در بخش «مدرک تحصیلی» وزن معیار را 0.5 در نظر بگیرید باید ۴ سطح موجود در آن معیار را طوری وزن دهید که مجموع آن‌ها به 50 برسد. در واقع امتیاز هر معیار را در وزن آن ضرب می‌کنیم تا سیستم امتیاز را تشکیل دهیم. در ادامه جدول قبلی را بر اساس سیستم امتیازی نشان می‌دهیم.

معیارسطحامتیاز محاسبه
مدرک تحصیلیضعیف00×0.5
متوسط1020×0.5
خوب4080×0.5
عالی50100×0.5
سوابق کاریکمتر از ۲ سال00×0.32
۳ سال1650×0.32
بیش از ۳ سال32100×0.32
توصیه نامهضعیف00×0.18
خوب18100×0.18

حال اگر امتیاز علی را محاسبه کنیم (18+32+0) به عدد ۵۰ می‌رسیم و با محاسبه امتیاز محمد (18+0+40) به عدد ۵۸ می‌رسیم و درمی‌یابیم که امتیار محمد بیشتر است و او را برای استخدام انتخاب می‌کنیم. البته لازم است دوباره یادآوری کنیم که بهترین فرد برای این موقعیت شغلی کسی است که امتیاز کامل (18+32+50) یعنی ۱۰۰ را دریافت کند.

ماتریس های عملکردی

معمولا تصمیم‌گیری چند معیاره را در ساده‌ترین حالت در قالب جدول نشان می‌دهند و گاهی از ماتریس‌های عملکردی در گزارش گزینه‌ها برای تعیین معیار استفاده می‌کنند. یادگیری این روش باعث افزایش قدرت تصمیم گیری شما می‌شود. در داخل جدول یا ماتریس معمولا هر گزینه در یک سطر و هر معیار در یک ستون قرار می‌گیرد. وقتی یکی از گزینه‌ها در تمام معیارها بیشترین امتیاز را دارد و انتخاب آن برای تصمیم‌گیرندگان کاملا بدیهی است استفاده از این جداول و ماتریس‌ها مفید است اما در بیشتر مواقع با پیچیدگی‌های بیشتری مواجه هستیم.

ماتریس تصمیم گیری

مراحل پیاده سازی تجزیه و تحلیل تصمیم‌ گیری چند معیاره

معمولا در تصمیم گیری چند معیاره پیچیدگی‌هایی وجود دارد که باعث می‌شود برای رسیدن به انتخاب بهتر، اطلاعات موجود را تجزیه و تحلیل کنید. گام‌های پیاد‌ه‌سازی مدل جمع اوزان در تصمیم گیری چند معیاره با سیستم امتیازها برای بسیاری از فرایندها مفید هستند و تصمیم‌گیرندگان پس از تعیین معیار و وزن‌دهی به هرکدام از آن‌ها گزینه‌های موجود را بررسی می‌کنند. در جدول زیر گام‌های تجزیه و تحلیل این متد را شرح داده‌ایم. بنابراین می‌توانید با استفاده از این جدول به عنوان یک تصمیم‌گیرنده بیشترین استفاده را از MCDM ببرید و در تصمیم‌گیری‌های مهم خود از آن غافل نشوید.

گامتوضیح مختصر
۱. ساختار مسئله تصمیم‌گیریشناسایی اهداف، تصمیم‌گیرندگان، تمامی سهامداران و خروجی‌های مورد نیاز
۲. تعیین معیارهاتعیین معیارها برای تصمیم‌گیری معمولا برعهده تصمیم‌گیرندگان (یا سهامداران) است و ترجیحا این معیارها به صورت مستقل تعیین می‌شوند.
3. اندازه‌گیری عملکرد گزینه‌هاجمع‌آوری اطلاعات درباره عملکرد گزینه‌ها براساس معیارهای تعیین شده
۴. امتیازدهی به گزینه‌ها و وزن‌دهی معیارهاتبدیل عملکرد گزینه‌ها به امتیاز و بعد محاسبه وزن این امتیازها براساس معیارهای تعیین شده
۵. اعمال امتیازها و وزن‌ها روی گزینه‌های موجود امتیازدهی گزینه‌های مختلف با توجه به وزن هریک از معیارها و نمایش مجموع این امتیازها و امتیاز گزینه نهایی
6. حمایت از تصمیمحمایت از خروجی‌های MCDM برای این متد تصمیم‌گیری و انتخاب بهترین گزینه براساس امتیازها

۱. ساختار مسئله تصمیم گیری

اولین گام در تصمیم گیری چند معیاره ایجاد ساختار و فرمی مناسب برای حل مسئله است. در واقع شفاف‌سازی اهداف حاصل از این تصمیم‌گیری و انتظار شما از دریافت خروجی مشخص اهمیت زیادی دارد. در این راستا در گام اول نیاز است که مراحل زیر را طی کنید:

  • شناسایی گزینه‌های متناسب با این موقعیت: تعیین کنید که این تصمیم‌گیری فقط برای یک بار است یا تکرار شونده است (پیش‌تر در این باره توضیح دادیم).
  • تعیین نوع خروجی مورد انتظار از MCDM: ممکن است توقع شما از این تصمیم‌گیری انتخاب بهترین گزینه یا رتبه‌بندی گزینه‌های موجود باشد. به طور مثال در انتخابات ریاست جمهوری هدف انتخاب یک شخص است اما در آزمون کنکور هدف از تصمیم گیری چند معیاره رتبه‌بندی آزمون‌دهندگان است.

در نظر داشته باشید که سهامداران سازمان و تمام کسانی که از این تصمیم شما تاثیر می‌پذیرند باید در جریان نتایج به دست آمده در گام اول قرار بگیرند.

۲. تعیین معیارها

معیارهایی که تعیین می‌کنید باید برای تصمیم‌گیرندگان و سهامداران در دسترس و قابل اعتماد باشند. همچنین باید جزو اولویت‌های اعضای تصمیم‌گیرنده باشند.

با توجه به هر مسئله باید معیارهای متناسب با آن را شناسایی کنید. تعیین معیار کاری بسیار مهم است که برای موفقیت در این امر می‌توانید روش‌های مختلفی را به کار بگیرید. مثلا اگر قبلا با موقعیت مشابهی روبه‌رو شده بودید معیارهای قبلی را برای این مسئله نیز در نظر بگیرید. در صورتی که مسئله پیش‌رو کاملا جدید است با مطالعه و تحقیق دربار آن موضوع، استفاده از نقطه نظرات افراد خبره، استفاده از نظرات گروه و ایجاد بارش فکری به معیارهای درستی برسید. البته باید یادآوری کنیم که توجه به ترجیح سهامداران و تصمیم‌گیرندگان در این گام بسیار مهم است.

به طور مثال اگر برای شغل پرس‌کاری به دنبال نیروی کار هستید لزومی ندارد که در لیست معیارهای خود مدرک تحصیلی را لحاظ کنید. زیرا با این‌که متداول است برای کار مورد نظر شما اهمیتی ندارد و ترجیح شما به عنوان تصمیم‌گیرنده این است که نیرویی با سابقه کاری بالا را استخدام کنید تا زمان و نیرویی اضافه صرف آموزش او نکرده باشید. بنابراین هر معیاری برای هر فرایندی مناسب نیست و باید اولویت‌های اعضای تصمیم‌گیرنده در انتخاب آن‌ها را حتما در نظر بگیرید.

3. اندازه گیری عملکرد گزینه ها

اطلاعات مربوط به عملکرد گزینه‌ها با توجه به معیارهای تعیین شده به روش‌های مختلفی جمع‌آوری می‌شود. می‌توانید با استفاده از نظرات یک متخصص در این زمینه یا مطالعه در این باره به این اطلاعات دست پیدا کنید و سپس اطلاعات موجود را داخل ماتریس عملکردی یا جدول قرار دهید. پیچیدگی جمع‌آورری این اطلاعات به عوامل مختلفی نظیر دردسترس بودن شواهد مرتبط، میزان دشواری تصمیم‌ گیری و همچنین فاکتورهای مهم دیگر مانند وجود توصیه‌نامه برای اشتغال بستگی دارد.

در تصمیم گیری چند معیاره می‌توانید اطلاعات کمی و کیفی را بدون محدودیت وارد کنید. همچنین با این متد می‌توانید قضاوت‌های ذهنی را با شواهد علمی ترکیب کنید تا به انتخاب‌های بهتر نزدیک شوید.

۴. امتیازدهی به گزینه‌ها و وزن‌دهی معیارها

گاهی اوقات امتیادهی به گزینه‌ها و وزن‌دهی به معیارها هرکدام گام‌های جدایی تعریف می‌شوند. اما در اینجا ما هردوی آن‌ها را در یک گام تعریف کرده‌ایم زیرا این دو به صورت ذاتی با هم مرتبط هستند و می‌توانند به صورت متوالی، هم‌زمان یا تکراری عمل کنند. البته نوع عملکرد آن‌ها به متد یا نرم‌افزار MCDM بستگی دارد.

در امتیازدهی به گزینه‌ها بر اساس معیارها، گزینه‌های عملکرد هر گزینه در هر معیار به امتیازی عددی تبدیل می‌شود. امتیازها معمولا نرمال‌سازی می‌شوند. از این رو بدترین عملکرد امتیاز صفر و بهترین عملکرد امتیاز ۱۰۰ را دریافت می‌کند.

امتیاز معیارها را می‌توانید براساس مقیاس‌های پیوسته پیاده‌سازی کنید (۰ تا ۱۰۰). یا مانند مثالی که در جدول اول به آن اشاره کردیم چند سطح تعریف کنید و امتیازها را براساس این سطوح در نظر بگیرید. به طور مثال در جدول ابتدایی امتیاز سطح متوسط را ۶۰ تعریف کرده بودیم.

وزن‌دهی به معیارها نیز شامل محاسبه وزن‌ و نمایش میزان اهمیت آن‌ها به تصمیم‌گیرندگان می‌شود. معمولا وزن‌ها نرمال‌سازی می‌شوند تا جمع آن‌ها به عدد یک (۱۰۰٪) برسد. در مجموع آنچه مهم است قابل دسترس و قابل اعتماد بودن امتیاز گزینه‌ها و وزن معیارها است. اگر امتیازها و وزن‌دهی‌ها اشتباه شوند حتی اگر معیارهای مطمئن و دردسترسی را انتخاب کرده باشید و عملکرد گزینه‌ها را درست به دست آورده باشید تصمیم‌ اشتباهی براساس محاسبه رتبه گزینه‌ها می‌گیرید.

5. اعمال امتیازها و وزن‌ها روی گزینه‌های موجود

با امتیازدادن به گزینه‌ها براساس معیارهای انتخاب شده و وزن‌دهی به این معیارها به راحتی می‌توانید به امتیاز کل برسید که معمولا این گام‌ها را با استفاده از نرم‌افزارهای MCDM انجام می‌دهند.

تصمیم گیری چند معیاره

6. حمایت از تصمیم گیری

آخرین گام فرایند تصمیم گیری چند معیاره استفاده از خروجی‌های آن است. می‌توانید این نتایج را در قالب جدول یا نمودار به تصمیم‌گیرندگان نمایش دهید تا آن را مرور کنند و از رتبه به دست آمده یا گزینه انتخاب شده حمایت کنند. در نهایت و پس از تایید این افراد نتیجه را اعلام کنید و با سهامداران در میان بگذارید. با توجه به حساسیت بالایی که در این نوع تصمیم‌گیری‌ها وجود دارد باید به طور ویژه صحت گام سوم و چهارم را بررسی کنید.

در برخی از مواقع علاوه بر معیارهایی که در تصمیم‌گیری چند معیاره در نظر می‌گیریم عوامل تاثیرگذار دیگری نیز وجود دارند که روی تصمیم‌ نهایی تاثیر زیادی می‌گذارند. برای مثال تصمیم‌هایی که به بودجه مربوط هستند در این دسته قرار دارند. به طوری که در حین پذیرش پروژه‌های موجود باید در کنار منافع هرکدام از پروژه‌ها، هزینه هرکدام را نیز با یکدیگر مقایسه کنید.

در کل، تصمیم‌گیرندگان باید توانایی درک و تحلیل نتایج حاصل از MCDM را با در نظر گرفتن محدودیت‌های مشخص داشته باشند. این افراد معمولا از این نتایج به عنوان اسناد قابل دفاع خود استفاده می‌کنند. با توجه به موارد گفته شده در پاسخ به سوال تصمیم گیری چند معیاره چیست پاسخ می‌دهیم که MCDM ابزاری برای کمک به فرد یا گروهی از افراد برای انتخاب بهترین گزینه و تصمیم‌گیری مناسب است و نباید آن را یک روش تصمیم‌گیری بدانید.

تفاوت تصمیم گیری چند معیاره و چند هدفه

در مقابل تصمیم گیری چند معیاره نوع دیگری از تصمیم گیری وجود دارد که به آن تصمیم گیری چند هدفه (Multi Objective Decision Making) یا به طور خلاصه MODM می‌گوییم. گاهی افراد این دو را با هم یکی می‌دانند. در حالی که تفاوت‌هایی بین آن‌ها وجود دارد و ما در ادامه در قالب یک مثال این تفاوت‌ها را توضیح می‌دهیم.فرض کنید که می‌خواهید دوچرخه جدیدی تهیه کنید. از نظر MODM دو هدف پیش روی شما است. دوچرخه باید سبک باشد و چرخ‌دنده‌های آن زیاد باشد. حال باید انتخابی برمبنای این دو اولویت داشته باشید و موارد زیر را برای رسیدن به آن‌ها در نظر بگیرید.

  1. پس از بررسی وزن دوچرخه درمی‌یابید که با اضافه شدن هر چرخ‌دنده ۱۰۰ گرم به وزن کل دوچرخه افزوده می‌شود.
  2. اگر وزن دوچرخه به ۱۵ کیلوگرم برسد دیگر برایتان کاربردی ندارد و بهترین حالت این است که وزن آن بین ۸ تا ۱۵ کیلوگرم باشد.

با توجه به این موارد باید بررسی کنید که آیا امکان وزن کردن دوچرخه‌ها وجود دارد یا خیر. در صورتی که این کار امکان‌پذیر بود درخواست خود را مطابق هدف‌هایتان به فروشنده بگویید.

انتخاب بهترین دوچرخه

در حالت MCDM شما به فروشگاه دوچرخه فروشی می‌روید و وزن و تعداد چرخ‌دنده‌های هرکدام از محصولات را یادداشت می‌کنید. در این حالت دوچرخه‌های با بیش از ۱۵ کیلوگرم از میان گزینه‌های انتخابی شما حذف می‌شوند و دوچرخه‌های با وزن ۸ الی ۱۵ کیلوگرم اولویت دارند. همچنین دوچرخه‌های با کمتر از ۳ چرخ‌دنده را کنار می‌گذارید و بین ۳ تا ۱۸ چرخ‌دنده را در اولویت قرار می‌دهید.

حال نوبت وزن‌دهی به این دو معیار است. از نظر شما اهمیت وزن دوچرخه ۳ برابر بیشتر از تعداد چرخ‌دهنده‌های آن است بنابراین به معیار اول وزن ۳ و به معیار دوم وزن ۱ می‌دهید. اکنون اولویت محصولات موجود در فروشگاه را بر اساس تعداد چرخ‌دنده‌ها و وزنشان بررسی کنید و در نهایت دوچرخه‌ای را انتخاب کنید که در ایده‌آل‌ترین حالت از نظر وزن و تعداد چرخ‌دنده‌ها قرار داشته باشد.

در تصمیم‌گیری چند هدفه درمی‌یابید که کدام دوچرخه را بیش از بقیه دوست دارید. در این حالت MCDM در صورتی مفید است که بخواهید با استفاده از این معیارها دوچرخه تازه‌ای بسازید.

منبع: https://blog.faradars.org

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.